مجله تخصصی ایشکاسیلور

تاریخچه نقره

تاریخچه اولیه نقره

نقره برای هزاران سال برای زیورآلات، سکه‌ها، اشیاء مختلف مانند ظروف تزئینی و ظروف غذا و… مورداستفاده قرارگرفته است. اولین منابع عمده استخراج نقره و صنایع بزرگ نقره در ترکیه و یونان بوده است.

در این مناطق، نقره‌سازان ماهر در بیش از 5000 سال پیش، اشیاء زیبایی تولید می‌کردند. از سال 800 قبل از میلاد، نقره در سراسر آسیای صغیر و شمال آفریقا معامله می‌شد و در اوایل سال 700 قبل از میلاد، بازرگانان در بین‌النهرین از نقره در مبادلات خود استفاده می‌کردند.

معادن معروف لوریوم  واقع در نزدیکی آتن باستان، منبع اصلی نقره برای بیش از هزار سال بود.

رومی‌ها نیز به استفاده از نقره برای ساخت زیورآلات، سکه‌ها و وسایل خانه علاقه داشتند.

دناریوس نقره رومی یکی از قابل‌تشخیص‌ترین انواع سکه‌های باستانی است. این سکه از سال 211 قبل از میلاد تا تقریباً قرن سوم پس از میلاد ضرب شد، این سکه به‌عنوان پایه و اساس اقتصاد روم عمل کرد و نمونه‌ای برای سکه‌های توسعه‌یافته بعدی در طول قرون‌وسطی در سراسر اروپا بود. درحالی‌که طرح‌های سکه‌ها بسیار متفاوت بودند، وزن و ظرافت آن‌ها کاملاً استاندارد بود.

صنایع‌دستی نقره در انگلستان در پایان قرن چهاردهم و در چین در طول سلسله تانگ محبوبیت زیادی پیدا کرد.

هنگامی‌که فاتحان اسپانیایی به سرزمین‌های جدید حمله کردند، ذخایر عظیم نقره و فرهنگ‌های بومی را کشف کردند که نقره برای بیش از 2000 سال استخراج و مورد استفاده قرار می‌گرفت. امپراتور بزرگ آز تک، لباس‌ها و اکسسوری‌هایی ساخته‌شده از نقره که با پرهای عجیب‌وغریب تزئین شده بود، می‌پوشید.

در آن زمان نقره به‌ویژه در مکزیک، پرو و منطقه معروف پوتوسی در کوه‌های بولیوی فراوان بود. این ذخایر جدید نقره، همراه با پیشرفت‌های فنی در فرآیندهای استخراج و پالایش، ذخایر نقره جهان را در قرن شانزدهم بسیار گسترش داد.

در طول سیصد سال از آغاز قرن شانزدهم تا پایان قرن هجدهم، بولیوی، مکزیک و پرو 85 درصد از تولید نقره جهان را به خود اختصاص دادند. در این مدت تخمین زده می‌شود که 1 میلیارد تروی اونس نقره از معادن بولیوی و 1.5 میلیارد از معادن در مکزیک تولیدشده است. تولید در پرو به‌طور متوسط ​​حدود 3 میلیون تروی اونس نقره در سال بود. بیش‌ترین دلار جهان تقریباً در آن روز نقره استفاده می‌شد.
در طول قرن‌ها، یک گرایش تأسف‌بار، اما تقریباً جهانی برای ذوب اشیاء نقره‌ای قدیمی برای ساختن سکه‌ها و قطعات تزئینی جدید وجود داشت. این امر منجر به نابودی تعداد بی‌شماری شاهکارهای اولیه و پی‌درپی آن‌ها شده استنادر امروز در سال 1646، چارلز اول، پادشاه انگلستان، تصمیم گرفت که با بشقاب‌های شام خود که برای ساختن سکه‌های خام بریده‌شده بود، به سربازانش پول بدهد.

نقره ممکن است در سال‌های اخیر خود را به‌عنوان زیورآلات مد در نظر گرفته باشد، اما ریشه در طراحی زیورآلات سلطنتی و زیبا دارد. تاریخچه جالب این فلز گران‌بها را بررسی می‌کنیم.

در سال‌های اخیر نقره به‌عنوان فلزی مورد استفاده برای زیورآلات تولیدی و ارزان‌قیمت بوده است. قیمت مناسب و کار با آن آسان است، برندها عادت کرده‌اند از نقره به خلاقانه‌ترین راه‌ها استفاده کنند. برای برخی، این فلز برای طرح‌های درشت‌تر و جسورانه‌تر ایده‌آل بوده است، درحالی‌که برخی دیگر جذابیت‌های نسبتاً کوچک و قابل جمع‌آوری را انتخاب کرده‌اند. بیشتر، نقره تقاضای سالم و بازار مناسبی داشته است.

اما در دو سال گذشته قیمت این فلز گران‌بها به‌طور پیوسته افزایش‌یافته است و صنعت جواهرسازی را به این فکر می‌اندازد که چه زمانی کاهش می‌یابد. تحلیلگران که اخیراً با نسبت قیمت طلا با نسبت تقریباً 40:1 برحسب تعداد اونس نقره برای خرید هر اونس طلا مطابقت دارند، پیشنهاد می‌کنند که این شکاف در چند سال آینده به 15:1 نزدیک شود. بااین‌حال، جالب است که این فلز احتمالاً به دلیل بازگشت به‌عنوان یک فلز واقعاً آرزومند است. چرخشی متناسب با تاریخ آن در بریتانیا، جایی که به‌طور سنتی فلز انتخابی برای جواهرات خوب قبل از تسخیر طلا و پلاتین در بازار بود.

استاندارد نقره استرلینگ به قرن سیزدهم بازمی‌گردد، زمانی که ادوارد اول پادشاه انگلستان قانونی را وضع کرد که طبق آن تمام اقلام نقره‌ای باید دارای استاندارد خلوص 92.5 درصد – یا 925 قسمت نقره خالص در هر هزار – باشند و اعضای شرکت پرستش گلد اسمیت که امروزه به نام Goldsmiths معروف است، روی هر یک از اقلام با سر پلنگ مشخص‌شده باشد. بااین‌حال، حتی با شروع استفاده از نقره در طراحی جواهرات در قرن نوزدهم، دولت بریتانیا هنوز از جواهرسازان مجبور به استفاده از هیچ‌گونه علامت مشخصی در کار خود نمی‌کرد و درنتیجه اقلامی که قدمت آن‌ها به آن زمان بازمی‌گردد، اغلب فاقد هرگونه خلوص یا نشان سازنده هستند.

در طول دهه 1800، بیشتر نقره خام در آهنگری بشقاب، کارد و چنگال و ظروف غذاخوری استفاده می‌شد. تقاضا برای نقره‌کاری خوب بریتانیایی که عملکرد را با طراحی ساده ترکیب می‌کرد، با تخریب مقادیر زیادی نقره فرانسوی در همان دوره تقویت شد. همان‌طور که بود، انگلیسی‌ها سبک نقره‌سازی خود را با خود به آمریکا بردند، جایی که هنوز می‌توان اقلام آن زمان را یافت که به سبکی تقلید از عملکرد و خطوط تمیز نقره‌سازی بریتانیا ساخته‌شده بودند. با چنین رشدی در مورد نقره‌کاری که از جزایر بریتانیا می‌آمد، مدت زیادی نگذشت که از این فلز برای طرح‌های جواهرات دست‌ساز استفاده شد

با ورود بریتانیا به اوایل دوره ویکتوریا، جواهرات نقره‌ای زیبا محبوبیت بیشتری پیدا کردند. در آن زمان، بیشتر جواهرات با طراحی‌های الهام گرفته از طبیعت وزندگی گیاهی، با دست‌ساخته می‌شدند. نقره به دلیل چکش‌خواری و رنگ روشن و سفیدش، فلز گران‌بهایی ایدآال برای قرار دادن سنگ‌ها بود. در آن زمان، بسیاری از سنگ‌های قیمتی، ازجمله الماس‌های برش رز گرد، نقره‌ای بودند، درحالی‌که سنگ‌های قیمتی رایج رنگی شامل سایه‌های عمیق‌تری از آمتیست، توپاز طلایی، گارنت و کامئوهای صدفی بودند.

 

در اواسط دوره ویکتوریا، انقلاب صنعتی در حال تسخیر بود و باگذشت سال‌ها زیورآلات نقره از طرح‌های ظریف دست‌ساز به قطعات تولیدی بیشتر تبدیل شدند. با کشوری که شیفته ابزارهای مکانیکی و اختراعات بود، تعجبی نداشت که جواهرات دست‌ساز به‌زودی با تولید سریع‌تر پیشی گرفت و تا سال 1852 روشی برای برش و برش دادن تنظیمات نقره ایجاد شد که به من امکان ساخت جواهرات ارزان و ماهرانه را داد.

هنگامی‌که پادشاه آلبرت در سال 1861 درگذشت، ملکه ویکتوریا عزادار شد و به دلیل پوشیدن لباس سیاه تا زمان مرگش چندین سال بعد شهرت داشت. ملکه ویکتوریا به‌عنوان چهره‌ای برای ملت، تأثیر زیادی بر مردم داشت و سبک جدیدی از جواهرات پدیدار شد – جواهرات عزاداری نقره‌ای که با استفاده از نقره اکسیدشده سیاه شده ساخته‌شده و با سنگ‌های قیمتی تیره مانند جت انگلیسی و اونیکس سیاه ساخته‌شده‌اند.

اما حتی خانواده سلطنتی نیز در آن زمان نیاز به درخشش داشتند و ملکه ویکتوریا با گرفتن الماس از یکی از گردنبندهایش، به جواهرساز تاج گارارد – که تا به امروز هنوز ارتباط قوی با خانواده سلطنتی دارد – سفارش کرد تا یک تاج نقره‌ای کوچک و ساده به ارتفاع 10 سانتی‌متر بسازد.

در این ایام سوگواری، استفاده از الماس‌های سفید بر سنگ‌های قیمتی پررنگ و رنگ‌های روشن که به‌طور سنتی در تاج‌های سلطنتی یافت می‌شد قابل‌ قبول بود و ملکه ویکتوریا از طراحی خود خجالتی نمی‌کشید – تاج کوچک با بیش از 1180 الماس تنظیم‌شده بود.

پس از زیورآلات عزاداری، طرح‌هایی با هوای احساساتی رایج شدند و قفل‌های نقره‌ای محبوبیت بیشتری پیدا کردند، مانند جواهرات حکاکی شده یا تک‌رنگ که نشان‌دهنده عزیزان یا کسانی است که گم‌شده‌اند اما فراموش نشده‌اند. دستبندها و النگوها به سبکی توسعه یافتند و در اواخر دوره ویکتوریایی، دستبندهای جذاب نقره ظهور کردند که با خود جنبه بازیگوشی تری به زیورآلات با ستاره‌ها، گل‌ها، قلب‌ها و اشکال لنگر به انتخاب‌های محبوب جذابیت دادند.

جنبش هنرها و صنایع‌دستی بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم واکنشی علیه ماهیت صنعتی جواهرات سازی معاصر آن زمان بود و به‌جای آن به سبک ابزاری زیورآلات نقره‌ای با طرح‌های سلتیک و اشکال بافته‌شده و  الهام گرفته از چاپ های آزادی لندن و هنرمند گلاسویی، چارلز رنی مکینتاش، فشار آورد.

اوایل قرن با آن اولین نمونه‌های حلقه‌های الماس بازی یک‌نفره ویکتوریایی را با سنگ‌های قیمتی نقره خریداری کرد. اواخر دوره ویکتوریا نشان‌دهنده کشف و استخراج اولیه الماس در آفریقای جنوبی بود که عرضه و تقاضا را در بریتانیا و آمریکا افزایش داد

حدود 25 سال بعد، زیورآلات آرت دکو پس از یک وقفه در مقیاس بزرگ در ساخت و تقاضا برای جواهرات خوب در طول جنگ جهانی اول به سلطنت رسیدند. معروف بود که زنان برای ظاهری بیانی که با آزادی جدیدشان در جامعه مدرن در حال مدرن شدن غربی همراه بود، النگوها را جمع می‌کردند.

در آن زمان، بازار زیورآلات با افتتاح خانه‌های زیورآلات خوب ازجمله Tiffany & Co، Van Cleef & Arpels، Cartier، Lalique و Boucheron شروع به رونق کرد. اگرچه فلز منتخب به فلز گران‌بها، اما ظاهراً کار با پلاتین آسان‌تر تغییر کرده بود، زیورآلات نقره آرت دکو همچنان ساخته می‌شد، با فلزی که برای حکاکی‌های دقیق و حکاکی دستی استفاده می‌شد.

هنگامی‌که حباب قبل از جنگ ترکید، صنعت جواهرات انگلیس تأثیر آن را از خارج از کشور احساس کرد، به‌ویژه از آمریکا که رکود بزرگ صنعت جواهرسازی را فراگرفت و پس از جواهرات درخشان دهه 1920، تقاضای ناگهانی برای ریاضت و فروتنی در طراحی جواهرات وجود داشت.

مانند جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم به این معنی بود که پوشیدن فلزات گران‌بها یک ضرورت نبود و همچنین موقعیت‌های زیادی وجود نداشت که زیورآلات خوب مناسب باشد. در عوض، درحالی‌که فلزات گران‌بها جیره‌بندی می‌شدند، ملت برای تمرکز بر اخلاقیات ساخت و ترمیم خم شدند.

به نظر می‌رسد طراحی جواهرات پس از جنگ به دو پدیده مجزا تقسیم می‌شود. ازیک‌طرف، مواد جدید در حال کشف بودند و ظهور پلاستیک‌هایی مانند باکلیت و لوسیت باعث شد که فلزات گران‌بهایی مانند نقره به‌جای ویژگی اصلی آن، صرفاً به عنصری در یک جواهر تبدیل شوند. از طرف دیگر، طراحی زیورآلات خوب به سبک کلاسیک بازگشت، با مرواریدها و زیورآلات در محبوبیت روزافزون. زیورآلات به کالایی تبدیل شد که بیشتر برای امور رسمی یا نشان دادن موقعیت پوشیده می‌شد و با این کار، نقره به گزینه‌ای کمتر مطلوب تبدیل شد زیرا طلای زرد در مرکز صحنه قرار گرفت.

چند دهه بعد، قانون علامت‌گذاری در سال 1973، بریتانیا را به عضویت کنوانسیون وین درآورد، به‌طوری‌که هر چهار دفاتر سنجش بریتانیا از همان تاریخ و ترتیب حروف برای نشان دادن خلوص فلزات و علائم تاریخ استفاده کردند. علامت‌گذاری نقره در اصل بین نقره بریتانیا تقسیم می‌شود که بیشتر برای ظروف غذاخوری 999 قسمتی استفاده می‌شود و نقره استرلینگ 925 قسمتی که بیشتر برای استفاده در زیورآلات استفاده می‌شود.

در سال‌های اخیر، طراحان معاصر بریتانیایی مانند استفان وبستر، سارا هریوت و آنا د کوستا طرح‌های خود را به‌گونه‌ای توسعه داده‌اند که شامل طرح‌های نقره‌ای خیره‌کننده است که نشان‌دهنده سنت با سنگ‌های قیمتی و الماس است که در تنظیمات نقره‌ای ظریف قرارگرفته‌اند. طراحانی مانند گود من موریس همچنین مجموعه‌های نقره‌ای خود را به‌گونه‌ای توسعه داده‌اند که شامل حلقه‌های لباس جسورانه، گوشواره‌ها و دستبندهایی با سنگ‌های قیمتی رنگارنگ می‌شود که درنتیجه جواهرات لوکسی به دست می‌آیند که ازنظر قیمت در دسترس هستند و آزادی طراحی بیشتری دارند.

در 20 سال گذشته نقره به‌عنوان یک فلز ارزان و فراوان در نظر گرفته‌شده است، اما افزایش اخیر قیمت آن به این معنی است که نقره برچسب فلز گران‌بهای خود را پس می‌گیرد. دیگر محموله‌های نقره تولیدشده از خارج از کشور وارد نمی‌شود تا حد امکان ارزان فروخته شود. در عوض، اکنون زمان آن فرارسیده است که هنرهای زیبای بریتانیایی و جواهرات نقره‌ای زیبا و خوش‌ساخت به کانون توجه بازگردند. باقیمت طلا به همان اندازه که هست، نقره – همان‌طور که برخی پیشنهاد کرده‌اند – طلای 9 عیار جدید است. یک فلز لوکس که نیاز به تغییر نام تجاری و بازاریابی مجدد برای مصرف‌کنندگان دارد. شاید به این معنی باشد که چند سال دیگر مفهوم حلقه نامزدی نقره و الماس چندان غیرعادی به نظر نمی‌رسد بالاخره این‌یک سنت بریتانیایی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *