مدتها بود که من و همسرم تلاش شبانهروزی بسیاری داشتیم برای راهاندازی کارگاه قشنگمون. نه خواب کافی داشتیم نه خوراک کافی!
راهاندازی یک کارگاه طلاسازی، بسیار سختتر از اون چیزی بود که تصورش رو میکردیم. هر روز صبح از خونه میزدیم بیرون تا شب. تازه شب که میومدیم باید مینشستیم پای حساب و کتاب و برنامهریزی واسه ادامه کار. هرچند روزهای بسیار سختی رو میگذروندیم اما برامون شیرین و لذتبخش بود.
بعد از ماهها تلاش که بالاخره کارگاه کوچک ما راهاندازی شده بود و تولید محصولمون رو هم شروع کرده بودیم، یک روز تصمیم گرفتم به خودم یه هدیه بدم، چون واقعا از خودم راضی بودم. نه ازون مدل از خودراضی بودنا !!! نه! بلکه از تلاشهای خودم راضی بودم! بخاطر اینکه اینهمه فشار رو تحمل کرده بودم و کم نیاورده بودم و برای اینکه انگیزه بگیرم واسه ادامه دادنِ راه پر فراز و نشیبی که شروع کرده بودیم.
یه پلاک گرد که حرف اول اسمم داخلش بود بهمراه یه قلب کوچک طراحی کردم و ساختم و این اولین هدیه طلایی بود که خودم برای خودم ساخته بودم. واسه همین خیلی برام با ارزشه و یادآور روزها و لحظههای زیبا و پر از خاطره است برای من. همیشه همراه منه و بهم یادآوری میکنه که پر قدرت ادامه بدم چون در پایان همه تلاشهای برنامهریزی شده و هدفمند روزهای قشنگی در انتظار ماست…
راستی…
اگه تو هم میخوای از کسی به ویژه خودت قدردانی کنی و هدیهای از جنس طلابهش تقدیم کنی، ایشکاگلد طرح دلخواهت رو برات طراحی میکنه و میسازه و با عشقتقدیمت میکنه!